یكی مرد و …
یكی مرد و یكی مردار شد یكی هم به غضب خدا گرفتار شد اگر این ضرب المثل قدیمی را با مختصر پس و پیش كردن و بر هم زدن تقدم و تأخر حوادث آن،به این صورت نقل كنیم كه: دومی مرد و سومی مردار شد، اولی هم به غضب امام گرفتار شد، تصویر دقیق سرنوشت […]
یكی مرد و یكی مردار شد یكی هم به غضب خدا گرفتار شد اگر این ضرب المثل قدیمی را با مختصر پس و پیش كردن و بر هم زدن تقدم و تأخر حوادث آن،به این صورت نقل كنیم كه: دومی مرد و سومی مردار شد، اولی هم به غضب امام گرفتار شد، تصویر دقیق سرنوشت […]
چندی پیش دو نفر از آشنایان، كه هر دو از مبارزان جبهۀ ملی هستند و از شریفان این ملك، به من خبر دادند كه نشریه ای از پاریس رسیده است با عنوان: «نامه ای سر گشاده خطاب به همۀ مبارزان»٭ و می خواستند بدانند كه من آن را خوانده ام یا نه. هنوز این نامه […]
من به عنوان زنی كه ظلم جمهوری اسلامی را چشيده است، به عنوان نويسنده ای كه ناچار ترك وطن گفته است، و به عنوان كسی كه آزادی بيان و قلم را از والاترين دست آوردهای بشری می داند سخنم را با پيامی به سلمان رشدی آغاز می كنم: «گر هنرمند از اوباش جفایی بيند تا دل خويش نيازارد […]
سيروس علی نژاد اميرشاهی:” غم غربت من لحظه به لحظه به جنون نزديک می شود.”زمان ی نه چندان دراز پيش از اين مهدی اخوان ثالث شکست مبارزات جمعی و ملی را در شعر “زمستان” می ريخت يا در پاره ای شعرهای ” از اين اوستا”. اکنون پنجاه سال پس از ناليدن از آن حديث ها، […]
به قلم دخت دخو (۴) دخو جان، درست نیست من هر بار از تو مژدگانی بطلبم. فقط مختصر و مفید خدمتت عرض كنم كه نوادۀ آزاد خان كه هچ، سر و كلۀ نوادگان دیگر یاران قدیم تو هم دارد كم كم آفتابی می شود و اسباب بهجت خاطر دخت دخو را فراهم می آورد. از عقبۀ اویار […]
به قلم دخت دخو (۳) كبلایی دخو پس از عرض سلام و بندگی و چاق سلامتی مشتلقم را بده تا خدمتت مژده ای بدهم: باز شدن سر درد دل من با تو در ناف فرنگستان همان وپیدا شدن سر و كلۀ یكی از نوادگان آزاد خان كرد كرندی در دارالآخوند تهران همان. هنوز جوهر خامه […]
