بستن

ناهید حقیقی: و خدا مهشید را آفرید!

ناهيد حقيقی

 

«و خداوند مهشيد را آفريد»

 

او را با تمامی استعدادها و توانيهای بيشمارش، در حق طلبی و دفاع از حقوق زنان، زنان ايرانی بايد از حضور چنين نمونۀ يگانه ای در صفوف خود بسيار سرافراز باشند.

آغاز آشنايی ما با هم به سيزده ـ چهارده سالگی مان ـ هنگامی که هر دو دانش آموز دبيرستان رضاشاه کبير بوديم ـ باز می گردد. آشنايی که در ادامۀ خود به دوستی ای کشيد که عليرغم همه ی بازيهای روزگار در پايداری و دوام خللی بخود نديده است. برای من نوشتن و گفتن در مورد او بسيار سخت است، طبعاً در يگانگی و بيمانندی اميرشاهی در زمينه های گوناگون سخن بسيار هست که بايد گفت، همچنان که بسياری تا کنون گفته اند، امّا آنچه مرا از همان نخستين سالها همواره مجذوب او می ساخت، صبوری اش در شنيدن حرف ديگران و انصافش در قضاوت نسبت بدانها بود. او خود هرگز گرفتار هيچ دارو دسته و ايسمی نبود، امّا برای شنيدن از همه سو همواره گوش حساس و شنوا داشت.