بستن

معرفی مهشید امیرشاهی در شب داستان خوانی وی در شهر مونستر آلمان

توسط شقایق کمالی

به تاریخ 20 سپتامبر 2008

 

مهشید امیرشاهی از مفاخر ادبی و سیاسی ایران است. ارزش والا و تنوع آثار داستانی وی اعم از رمان و داستان کوتاه، هنر نقدنویسی و قدرت تحلیل ادبی و نیز تیزبینی و شجاعت و پایمردی سیاسی وی به تمام معنا نادر است و از وی شخصیتی در حد چهره های بزرگ روشنفکری و ادبی جهان میسازد.

وی دوران تحصیل خویش را به نحوی درخشان در ایران (دبستان فیروزکوهی و دبیرستان نوربخش) و انگلستان (Charters Towers وLondon University) طی نمود و به اخذ فوق لیسانس در فیزیک نایل آمد.

او بر خلاف بسیاری که حوزۀ علم و هنر را به کلی از هم جدا میشمرند معتقد است که دقت نظر خود را در امور هنری و ادبی به مقدار زیاد مدیون آموختن علوم دقیقه و فیزیک است چون هنرمند را به هیچوجه از انضباط فکری که معمولاً ملازم با کار علمی شمرده میشود مستثنی نمیشمرد.

مهشید امیرشاهی که در دامان خانواده ای فرهیخته و فرهنگ دوست پرورش یافته بود بسیار زود شروع به نگارش داستان و طبع آزمایی در زمینۀ ادبیات کرد. استعداد نورس وی با چاپ اولین مجموعۀ داستانش «کوچۀ بن بست» که به سال 1345 منتشر شد جلب نظر همگان را نمود. همۀ داستانهای این مجموعه – سوای دو داستان «استفراغ» و «کانداس» – تا پیش از 18 سالگی نویسنده به رشتۀ تحریر در آمده است. وی تا سال 1349 سه مجموعۀ «سار بی بی خانم»، «بعد از روز آخر» و «به صیغۀ اول شخص مفرد» را به کارنامۀ ادبی خویش افزود.

وی در تبعید بیشتر به نوشتن رمان پرداخت. «در حضر» که روایتی زنده و مؤثر از تراژدی انقلاب 1357 است و تا کنون رقیبی در صحنۀ ادب ایران پیدا نکرده، اولین حاصل این دورۀ حیات ادبی اوست که چند سال بعد با «در سفر» که تصویری غم انگیز و در عین حال طنز آلود از حیات تبعیدیان است، تکمیل گردید. مجموعۀ «مادران و دختران» روایت چند نسل از حیات یک خانوادۀ اشرافی است از انقلاب مشروطیت به این سو. پسزمینۀ این داستان چند جلدی تاریخ پر تلاطم قرن بیستم ایران است و هر کتاب آن با سبکی متناسب با دوران وقوع حوادث و به کلی متمایز از باقی نوشته شده است. «عروسی عباس خان» چهره ای از ایران فردای مشروطیت را ترسیم میکند و تب و تاب جامعۀ آن روز را با زبانی صیقل خورده و غنی در پیش چشم خواننده مینشاند. «دده قدم خیر» در ایران دوران رضا شاهی میگذرد، مرگ دده نماد زوال خانوادۀ والامرتبه ایست که از بدو تولد در آن زیسته و به آن خدمت کرده و با دگرگونی جامعه در شرف از دست دادن موقعیت اجتماعی خویش است. داستان «ماه عسل شهربانو» در سالهای 1340 جریان دارد. شکافی که از بدو ازدواج بین شهربانو و شوهرش شکل گرفته بر بستر تحول نقش زنان که بسیار در جامعه ریشه دوانده ولی هنوز با تنشهای فراوان همراه است، عمیق و عمیق تر میگردد تا داستان را به انجامی غافلگیر کننده برساند.

مهشید امیرشاهی نویسنده ای است که تأثیر نوشته هایش بر آثار دیگر نویسندگان بسیار بارز است هرچند همیشه با اعتراف آن دیگران به این تأثیر پذیری همراه نیست. قدرت کم نظیر مهشید امیرشاهی در داستان نویسی دو وجه دارد. یکی مهارت در به کارگیری زبان که مادۀ اولیۀ کارش میداند و چنانکه باید ریشه در انس و الفت با آثار کلاسیک فارسی دارد. دیگر تسلط بر ساختمان داستان که برآمده از آشنایی عمیق و تؤام با تتبع او در آثار ادبی مغرب زمین است. شخصیت های داستانهای او حتی گاه پس از سالها که از خواندن داستان میگذرد خاطر خواننده را ترک نمیگویند و ذهن و نگاهش را در دیدن و سنجیدن مردم همراهی میکنند. دیالوگهای او به شهادت بسیاری از صاحب نظران در ادب معاصر فارسی بی نظیر است و هر سطر آن نمونه ای است از بازآفرینی شیوۀ گویش مردم طبقات گوناگون اجتماع و نقاط مختلف ایران. طنز مهشید امیرشاهی یکی از مهمترین وجوه آثار اوست. طنزی فاخر که بسیار متنوع است و به اشکال و در موقعیت های گوناگون خود را نشان میدهد. او از بابت تولید آثار طنزآمیز یکی از نویسندگان شاخص ایران به شمار میاید. یکی دیگر از وجوه بارز آثار مهشید امیرشاهی نگاه آزاد از قید و تقدس زدای اوست که از اولین آثار ادبی وی هویداست و بعد از انقلاب به دلایل روشن به شکل نمایان تری خود را نشان میدهد و بیش از پیش جلب نظر میکند. طنز مهشید امیرشاهی در این مورد یکی از کارسازترین حربه ها برای زدودن تقدس است. آثار مهشید امیرشاهی، به عبارت دقیق، کلاسیک های مدرن زبان فارسی است و به چشم هر نسل بر شیرینی و کشش آن افزوده شده است.

این نویسندۀ شیرین قلم کتابهای بسیاری نیز ترجمه کرده است که هرکدام شاهدی است بر تسلطش بر زبان فارسی و زبانهای انگلیسی و فرانسه. اولین ترجمهٌ او کتاب «افسانه های عصر ما» نوشتۀ جیمز تربر آمریکایی است و کیفیت درخشان همین ترجمه بود که باعث استخدام وی در بنگاه انتشارات فرانکلین و پا گذاشتنش به محیط انتشار کتاب شد. «زندگینامۀ آنتونیو گرامشی» اثر جوزپه فیوری، «یکرنگی» نوشتۀ شاپور بختیار و «چهار پارۀ اسکندریه» اثر لارنس دارل نمونه های متنوعی از هنر ترجمۀ مهشید امیرشاهی است.

بخش عمده ای از ترجمه های مهشید امیرشاهی به ادبیات کودکان اختصاص دارد. وی غنای ادبیات کودک را که یکی از شاخص های اصلی توجه به کودکان است یکی از علامتهای تمدن هر کشور میداند.

زاده شدن در خانواده ای سیاسی باعث شده تا مهشید امیرشاهی از نوجوانی با سیاست آشنا شود ولی او را به همان راه نکشیده که بیشترین بخش خانواده اش آنرا پیموده اند. بر خلاف مادر و خواهر بزرگترش که از چهره های شناخته شدۀ جنبش چپ بوده اند مهشید امیرشاهی راه لیبرالیسم را برگزیده است و همیشه بدان وفادار مانده.

در بحبوحۀ انقلاب اسلامی وی از معدود روشنفکرانی بود که خطر قدرتگیری خمینی را به روشنی دید و با صدایی رسا به مردم ایرن یادآور گردید. صدای او تنها صدایی بود که به دفاع از شاپور بختیار بلند شد و به همگان هشدار داد که بیرون رانده شدن او از صحنۀ سیاست ایران فاجعه بار خواهد بود.

وی از روزی که تبعید خود خواسته را به قصد مبارزه با حکومت اسلامی برگزید و راهی فرانسه شد تا به امروز که نزدیک به سی سال از آن تاریخ میگذرد هیچگاه سنگر مبارزه را ترک نگفته است. این کوشش چه به صورت همکاری با نهضت مقاومت ملی چه به صورت نگارش مقاله و ایراد خطابه در چهار گوشۀ جهان و همراهی با مبارزان و یاری به گروه های فرهنگی و سیاسی ادامه داشته است و هنوز هم دارد.

نگارش و عرضۀ اعلامیۀ دفاع روشنفکران و هنرمندان و دانشگاهیان ایرانی از سلمان رشدی که در سال 1992 انجام گرفت برگ زرینی از تاریخ روشنفکری ایران است که آنرا مدیون مهشید امیرشاهی هستیم. اگر نکته بینی سیاسی و شهامت او نبود این اعلامیه نوشته نمیشد و اگر آوازۀ آزادیخواهی و نام نیک وی نبود افرادی از دو سوی طیف روشنفکری ایران بر آن امضای تأیید نمی نهادند. این اعلامیه که بازتابی جهانی یافت سند مهمی در تأیید حیثیت روشنفکران ایرانی در صحنۀ جهانی شد و به همگان نشان داد که حکومت اسلامی نتوانسته و نخواهد توانست صدای آزادیخواهی مردم ایران را خفه کند.

مهشید امیرشاهی بارها در مجامع جهانی به دفاع از حقوق و حیثیت ایرانیان سخن گفته است و هر بار با هنر سخنوری و تسلط بر موضوع و قوت استدلال خود اسباب سربلندی ایرانیان را فراهم آورده است. مجموعه ای از سخنرانی ها و مقالات و مصاحبه های وی به سه زبان اصلی ( فارسی و فرانسه و انگلیسی) در «هزار بیشه» مدون و منتشر شده است.

در پایان باید گفت وجه بارز شخصیت مهشید امیرشاهی که در فعالیت سیاسی و آثار هنری وی به یکسان منعکس شده است حرمت نهادن او به فرد، حیثیت فرد و حقوق فرد است. از این بابت وی نمایندۀ ارجمند انسانگرایی ایرانی است و مایۀ مباهات تمامی مردم این کشور است.

 

فهرست کتابهای مهشید امیر شاهی

 

کوچۀ بن بست

سار بی بی خانم

بعد از روز آخر

به صیغۀ اول شخص مفرد

منتخب داستانها

 

در حضر

در سفر

 

مجموعۀ کامل داستانهای کوتاه

 

عروسی عباس خان

دده قدم خیر

ماه عسل شهربانو

 

هزار بیشه

 

در اینجا خانم کمالی پس از خوش آمد گویی به خانم امیرشاهی ازایشان دعوت کرد که برنامه را آغاز کنند.