اواخر فروردین ماه امسال – (1363) – در روزنامۀ کیهان خبری چاپ شده بود حاکی بر اینکه در جنوب شهر تهران آفت جدیدی به تعداد زیاد و به صورت کرم های پشمالود دیده شده است که چون منشاء شان نامعلوم است و نحوۀ مقابله با آن و دفعش ناشناخته، اهل محل را نگران ساخته است.
طبق گزارشی که در اردیبهشت ماه سال جاری از سوی جهاد دانشگاهی دانشکدۀ بهداشت در همان نشریه منتشر شده است، این کرم ها، که بدنشان پوشیده از موست، در یکی از مراحل دگردیسی به سر میبرند که به آن لارو میگویند و وقتی به بلوغ برسند تبدیل به پروانه خواهند شد. بنا بر این گزارش در حال حاضر این کرم های مودار از علف هرز تغذیه میکنند، بی آزارند و برای از میان بردن آنها نیاز به سم پاشی نیست. میتوان آنها را با جارو دفع کرد و از میان برد، به علاوه این حشرات حتی محتمل است برای باغبانی مفید باشند.
این خبر تصاویر متعدد و آشنای دیگری را به ذهن متبادر میکند. ما را به یاد تمام آفتها و بلایایی میاندازد که هم زمان با رژیم آخوندی در ایران شایع یا نازل شده است. از زمانی که عبا رو شد، وبا هم آمد. از وقتی که آخوند پیدا شد رشک و شپش هم با خود آورد. از هنگامیکه ملا زیاد شد زاد و ولد مگس و پشه هم رو به ازدیاد رفت.
اما این خبر ما را پیش از هر چیز به یاد بهمن ماه 1357 میاندازد.
در آن زمان هم تعداد زیادی کرم پر ریش و پشم ناگهان در سراسر ایران دیده شد که منشاء شان نامعلوم بود. آنها هم در آن روزها یکی از مراحل دگردیسی را میگذراندند که نامش دوران آخوندکی بود. این آخوندکهای ریش و پشمدار هم تا آن سال از هر لقمۀ هرزی که جلوشان پرتاب میشد تغذیه میکردند. در آن دوران هم به مردم آفتزده گفتند که این کرمهای آخوندکی بی آزارند و به هر حال دفعشان با جارویی میسر است. حتی گفتند که این آفت محتمل است برای آب و آبادانی مفید هم باشد.
کمتر کسی به این نکته توجه کرد که مرحلۀ نهایی دگردیسی این حشرات تبدیل آخوندکها به روزکوران شومی است که فقط از خون تغذیه میکنند نه شب پرگانی که بر گل و گیاه مینشینند. کمتر آدمی به فکر افتاد که حتی با جارویی به مقابلۀ این پرده به دوشان زالو صفت برود و دفع آفت کند. اگر کسی یادآور شد که چارۀ رهایی از شرّ این کرمان کثیف که از لجن به بیرون خزیده اند فقط سم پاشی ست با بروزات حیوان دوستی گروهی روبرو شد و کار این حشره پروری به جایی رسید که آسمان ایران در زیر عبای خفاشان و پشم و پیل کرمان از نظرها پنهان ماند.
من به اهالی جنوب شهر تهران، که مورد هجوم «کرمهای مودار» قرار گرفته اند، توصیه میکنم که فقط به گزارش دانشکدۀ بهداشت قناعت نکنند. این کرمها را زیر نظر داشته باشند و در نحوۀ رشد آنها دقیق شوند و اگر دیدند که شکم آنها روز به روز پیه بیشتر میآورد و گنده تر میشود و یا دور کله های کوچک بی مغزشان سنجاقک وار عمامه ای در حال رشد است و یا از باغ و باغچۀ خانه ها به طاق و طاقچۀ منازل هم چشم طمع دوخته اند، بدانند که این آفت نه فقط برای باغبانی مفید نیست، نه فقط بی آزار نیست، بلکه بلایی است خانمان سوز که میبایست در همان مرحلۀ کرمی و در دورانی که در پیله به سر میبرد به دفعش بکوشند. اگر به جارو و سم پاشی نشد به توپ و گلوله ریشه کنش کنند. چون تمام بروزات و ظواهر دال بر این است که هر یک از این کرمهای پشم آلود که سر از تخم در آورد شیخی، حجت الاسلامی، آیت اللهی، امامی خواهد شد.
٭ قیام ایران 4 / 2 / 63.